سلام به وبلاگ محمد رسول الله خوش آمدید

مشخصات بلاگ
سلام به وبلاگ محمد رسول الله خوش آمدید
بایگانی
نویسندگان

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

فضیلت، آثار و فواید تلاوت قرآن کریم

درجات بهشت بر اساس تعداد آیات قرآن تقسیم شده است و هر کس هر مقدار که با قرآن آشنا باشد درجات بهشت را طى مى‌کند.
براى تلاوت قرآن کریم فضایل، آثار و فواید دنیایى و آخرتى فراوانى بیان شده است: بارورى ایمان، صفاى دل، تخفیف گناهان، عبادت برتر، برخوردارى از ثواب فرشتگان و پیامبران، هم‌نشینى با فرشتگان، پیمودن درجات کمال و ترقى در بهشت، درمان بیمارى‌هاى روحى، رفع غم و اندوه، روشنایى دیدگان، مونس تنهایى، عمر با برکت، استجابت دعا، صفاى خانه، رفع عذاب از پدر و مادر و‌...‌.
شایان توجه است که پیمودن مراتب کمال قرائت، هم‌چون رسیدن به مرحله تدبّر و عمل، مستوجب کمال ثواب و رضاى الهى و دریافت خیرات بیشتر و بهتر مى‌شود.
اهمیت و فضیلت قرائت قرآن تا چه اندازه است؟
براى قرائت قرآن، در کلمات گهربار پیشوایان معصوم(ع) فضایل و آثارى بیان شده که موجب رشد و پرورش روح و روان آدمى مى‌شود. همین فضایل و آثار باعث‌گردیده که تلاوت و قرائت قرآن از اهمیت بسیارى برخوردار باشد. اکنون به برخى از این فضایل و آثار اشاره مى‌کنیم:
1. سعادت‌مندى: پیامبر اکرم(ص) مى‌فرماید: «اگر زندگى سعادت‌مندان و مرگ شهدا و نجات در روز جزا و امنیت در روز هراس و نور در روز ظلمت و سایبان در روز حرارتِ شدید و سیراب شدن در روز عطش و ارزش و سنگینى در روز سبکى اعمال را مى‌خواهى، پس قرآن را مطالعه کن، چرا که قرآن یادآور خداى رحمان و حافظ از شیطان و عامل برترى در ترازوى اعمال است».[1]
در حدیث دیگر مى‌فرماید: «هر کس قرآن بخواند، گویى به مرتبه پیامبرى رسیده است، جز آن که بر او وحى نمى‌شود!».[2]
2. بارورى ایمان: امیرمؤمنان على(ع) فرمودند: «بارورى و رشد ایمان با قرآن خواندن به دست مى‌آید».[3]
3. استجابت دعا: امام حسن مجتبى(ع) فرمود: «هر کس قرآن بخواند ـ بلافاصله یا با کمى تأخیر ـ دعایش مستجاب خواهد‌شد».[4]
4. نورانیت و افزودن خیر و برکت خانه: پیامبراکرم(ص) فرمود: «خانه‌هایتان را با تلاوت‌قرآن نورانى کنید و آن‌ها را هم‌چون یهود و نصارا ـ که نماز و عبادت را در خانه‌ها تعطیل کرده، تنها در کنیسه و کلیسا انجام مى‌دهند ـ به گورستان تبدیل نکنید. هنگامى‌که در خانه‌اى زیاد قرآن خوانده شود، خیر و برکت آن فزونى یابد و اهل خانه مدت‌ها از آن لذت خواهند برد و همان‌گونه که ستارگان براى زمینیان مى‌درخشند، [این خانه] نیز براى آسمانیان مى‌درخشد».[5]
5. غفران گناهانِ پدر و مادر: امام صادق(ع) مى‌فرماید: «خواندن قرآن از روى مصحف، عذاب پدر و مادر را سبک مى‌کند، گرچه کافر باشند».[6]
6. افزایش مدّت بینایى: امام صادق(ع) فرمود: «هرکس قرآن را از رو [با نگریستن بر آیات] بخواند، از بینایى‌اش براى مدت طولانى لذت خواهد برد».[7]
7. آمیخته شدن قرآن با گوشت و خون قارى: امام صادق(ع) فرمود: «هر جوان مؤمنى که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته خواهد شد».[8]
8. صفاى دل: پیامبراکرم(ص) فرمود: «بدون شک این دل‌ها زنگار مى‌گیرند; هم‌چنان که آهن زنگ مى‌زند. عرض شد: صیقل آن به چیست؟ فرمود: قرائت قرآن».[9]
9. بهترین عبادت: پیامبر(ص) فرمود: «بهترین عبادتِ امتِ من، تلاوت قرآن است».[10]
10. بخشش گناهان، نوشته شدن حسنه و پاک شدن گناهان.[11]
چرا در شب‌هاى ماه مبارک رمضان، قرائت سوره‌هاى خاصى از قرآن کریم، تأکید‌شده است (مثل: خواندن سوره عنکبوت، دخان و‌...) که خواندن آن ثواب بیشترى دارد؟
تلاوت قرآن کریم، در همه حال ارزشمند است، زیرا همه قرآن، کلام خداست و خواندن همه سوره‌ها فضیلت و ثواب دارد، در عین حال، خواندن بعضى از سوره‌ها در بعضى اوقات ـ به دلیل مصالحى که خداوند و چهارده معصوم(ع) از آن آگاهند‌ـ ثواب بیشترى دارد.
منظور این روایات، فقط خواندن آیات نیست، بلکه خواندن، مقدمه‌اى براى فهم قرآن است و درک آن نیز در جاى خود، مقدمه‌اى براى محقق ساختن دستورهاى آن در زندگى فردى و اجتماعى است. به‌طور قطع، اگر مسلمانان از مفاد سوره‌هاى قرآن در زندگى خود الهام بگیرند، همه پاداش‌ها و خواسته‌هاى مشروع دنیا و آخرت را از آن خود خواهند کرد.
سفارش پیامبر و امامان معصوم(ع) به خواندن برخى سوره‌ها در اوقات خاص، مسلّماً حکمت‌هایى دارد که ممکن است عقل بشر به برخى از آن‌ها نرسد، ولى مهربانى و لطف خدا و اولیایش مانع از آن مى‌شود که بشر از آثار خیر مخفى بر خود محروم گردد. ضمن این‌که یکى از اسباب تأکید بر قرائت سوره دخان در شب قدر، مطرح شدن شب قدر در آن سوره است.
بنابراین، همه سوره‌ها و آیات قرآن را باید خواند و در آن تدبّر کرد، ولى بهتر است به سوره‌اى که آثار ذکر شده براى آن، متناسب با نیاز انسان باشد، متوسل شد.[12]
بهترین مزد و ثواب براى قاریان قرآن، از نظر قرآن چیست؟
قرآن کریم مى‌فرماید: (اِنَّ الَّذینَ یَتلونَ کِتـبَ اللّهِ واَقاموا الصَّلوةَ واَنفَقوا مِمّا رَزَقنـهُم سِرًّا وعَلانِیَةً یَرجونَ تِجـرَةً لَن تَبور * لِیُوَفِّیَهُم اُجُورَهُم ویَزیدَهُم مِن فَضلِهِ اِنَّهُ غَفورٌ شَکور);[13] کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى‌کنند و نماز را به پاى مى‌دارند و از آن‌چه به آنان روزى داده‌ایم، پنهان و آشکار انفاق مى‌کنند، تجارتى[ پر سود] و بى زیان و خالى از کساد را امید دارند. [آن‌ها این اعمال‌صالح را انجام مى‌دهند]تا خداوند اجر و پاداش کامل به آن‌ها دهد و از فضلش بر آن‌ها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است.
بدیهى است که منظور از تلاوت در این‌جا، قرائت سطحى و خالى از تفکر و اندیشه نیست، بلکه خواندنى است که سرچشمه فکر و اندیشه و در نتیجه، عمل‌صالح باشد. در روایات اسلامى نیز به برخى از پاداش‌هاى قاریان قرآن اشاره‌شده; از جمله:
خداوند به قارى قرآن پاداش عظیمى خواهد داد. پیامبراکرم(ص) فرمود: «هر کس براى رضاى خدا و آگاهى عمیق در دین، قرآن بخواند، ثواب فرشتگان و انبیا و رسولان را خواهد داشت».[14]
امام کاظم(ع) مى‌فرماید: «درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است. به قارى قرآن گفته مى‌شود: بخوان و[ در مراتب بهشت] بالا برو. سپس مى‌خواند و مقامش بالا‌مى‌رود».[15]
اگر قرآن را با صوت بخوانیم اجرمان چه قدر است؟ و اگر بدون صوت بخوانیم چه‌طور؟
مقدار اجر و ثواب را خدا مى‌داند. پیامبراکرم(ص) مى‌فرماید: «قرآن را با صوت‌هاى خویش زیبایى بخشید، زیرا صوت زیبا بر زیبایى قرآن مى‌افزاید.»[16]
با توجه به این‌که آیات قرآن سخنان خداوند است و خدا از اول کامل بوده، پس ارزش‌گذارى آیات قرآن براى چیست که فلان سوره ثواب بیشترى دارد؟ (در مفاتیح این ارزش‌ها آمده است).
باید دانست اگر تفاوتى در سوره‌ها از نظر ارزش، وجود داشته باشد، به کامل بودن خدا ارتباطى ندارد، چرا که ممکن است خداى متعال و حکیم از روى حکمت و به جهت مصلحت، بعضى از سوره‌ها را از نظر فصاحت و بلاغت یا مفهوم و محتوا بر بعضى دیگر و یا بعضى از آیات را بر بعضى دیگر برترى داده باشد; همان‌طور که در خلقت انسان‌ها، بعضى از آن‌ها را بر برخى دیگر ـ‌مانند انبیا بر مردم عادى‌ـ برترى داده است. هر یک از آیات یا سوره‌هاى قرآن به گل‌هایى مى‌ماند که بوى دل‌رباى مخصوص خویش دارد.
ممکن است نسبت به یک سوره توجه خاصى شده باشد که این مطلب با بررسى اهداف و مقاصد آن سوره تا حدى روشن مى‌شود; مثلا اگر سوره‌اى به مسائل اخلاقى در سطح عمومى مردم و جامعه پرداخته باشد، مانند سوره نور و آیات حجاب، چون عموم مردم درگیر این مسائل‌اند، نسبت به این سوره توجه خاصى شده است. سوره‌هاى دیگر نیز با توجه به مقتضاى مفاهیم آن و نیاز جامعه و عموم مردم مورد توجه خاص قرار گرفته است.
بنابراین شناخت مفاهیم یک سوره و درک نیاز جامعه و مشکلات آن مى‌تواند به روشن شدن علل این ارزش‌گذارى‌ها کمک کند. از طرفى باید دانست که برخى از روایات وارده در مورد ارزش و خاصیت سوره‌ها، بى‌پایه و بى‌اعتبار است; چنان‌که «میر سیدشریف جرجانى» در حواشى کشاف در آخر «تفسیر فاتحة الکتاب» و «ابن‌الجوزى» در الموضوعات و «سیوطى» در اللئالى المصنوعه اکثر احادیثى که از «ابىّ‌بن‌کعب» در فضایل سوره‌ها نقل شده کذب و موضوع (جعلى) مى‌داند.[17]
لطفاً درباره خواندن قرآن و آثار آن در زندگى انسان و این‌که انسان با خواندن قرآن چه پیشرفت‌هایى مى‌تواند در زندگى داشته باشد، توضیح دهید.
قرائت قرآن در زندگى مسلمان، آثار زیادى مى‌تواند داشته باشد; از جمله:
1. قرائت قرآن، ذکر خداوند است. با ذکر خدا دل‌ها آرام مى‌گیرد. آرامش روحى، زندگى روزمره انسان را به سوى خوش‌بختى سوق مى‌دهد.
2. چون قرآن، قانون اساسى اسلام است با خواندن و توجه به معانى قرآن مى‌توان به رفتار و چگونه زیستن خود شکل داد.
3. قرائت قرآن، شعار اسلام است و پیامبر و امامان معصوم به قرائت قرآن با صداى بلند، در مکان‌ها و زمان‌هاى مختلف و آهنگ خوش تأکید داشته‌اند، لذا قرائت قرآن مى‌تواند موجب تقویت دین و نظام اجتماعى مسلمانان گردد.
4. حفظ و قرائت قرآن، موجب تقویت حافظه مى‌گردد و در نتیجه در زندگى مسلمان تأثیر مى‌گذارد و موجب پیشرفت در کارهاى علمى او مى‌گردد.
از ذکر آثار دیگر صرف نظر مى‌کنیم و شما را به خواندن روایت‌هاى نورانى اولیاى معصوم(ع) در این‌باره ارجاع مى‌دهیم.[18]
آیا مطالب کتاب‌هایى که در آن‌ها نوشته مثلاً اگر فلان آیه را هزار مرتبه بخوانى، به مکه مى‌روى یا اگر فلان آیه را بر روى بازو ببندى موجب قدرت مى‌شود، درست است؟
1. قرآن کریم، مایه هدایت و رحمت است.[19] این کتاب شریف و کلام لطیف، مربّى و راهنماى انسان در رسیدن به کمال نهایى و نزدیک شدن به خداست و او را به‌سوى خیر و سعادت سوق مى‌دهد. هدف اصلى و مهم‌ترین فایده آن، انسان‌سازى و تربیت بشر است. فواید و آثار دیگر، هدفى فرعى به‌حساب مى‌آیند.[20]
2. اصل این‌که خواندن سوره‌ها و آیات قرآن، آثار و فواید خاصى دارد، جاى شک و تردید نیست و در این مورد روایات، تواتر معنوى دارند، امّا در هر مورد باید به روایت معتبر استناد کرد; یعنى اگر بخواهیم بگوییم فلان سوره یا آیه فلان اثر یا فایده را دارد، باید با استناد به روایت معتبر چنین سخنى را بگوییم.
3. در برخى روایات آمده است که خواندن و قرائت سوره‌هاى قرآن، فواید متعددى دارد; از جمله: امام‌صادق(ع) فرمود: «کسى که همه روزه، قرائت سوره عمّ یتساءلون را ادامه دهد، سال تمام نمى‌شود، مگر این‌که خانه خدا را زیارت مى‌کند»[21] و نیز فرمود: «هر کس به خواندن سوره مریم(س) مداومت کند، از دنیا نخواهد رفت، مگر این‌که خدا به برکت این سوره، او را غناى نفس مى‌بخشد و از نظر مال و فرزند بى‌نیاز مى‌کند».[22]
منظور این روایات، فقط خواندن آیات نیست، بلکه خواندن، مقدمه‌اى براى فهم قرآن است و درک آن نیز در جاى خود، مقدمه‌اى براى محقق ساختن دستورهاى آن در زندگى فردى و اجتماعى است و به‌طور قطع اگر مسلمانان از مفاد سوره‌هاى قرآن در زندگى خود الهام بگیرند، همه پاداش‌ها و خواسته‌هاى مشروع دنیا و آخرت را از آنِ خود خواهند کرد.[23]
4. یکى از عوامل مؤثر در سرنوشت انسان، خواندن قرآن و دعا است، امّا خداوند حکیم براى هدایت بشر به کمال، عوامل و اسباب دیگرى نیز مانند: عقل، علم، مشورت، کمک گرفتن از وسائل عادى، دارو و درمان، پرهیز از چیزهایى که بر جسم‌و‌جان [روح] انسان تأثیر منفى دارد و‌... را آفریده و آیات قرآن نیز انسان را به کمک جستن و بهره‌مندى از این اسباب، سفارش فرموده‌است.[24]

  • محمدعلی ستارزاده

نه چیز روزه را باطل می کند: 1. خوردن و آشامیدن؛ 2. جماں 3. استمناء؛ 4. دروغ بستن به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر _ صلی الله علیه و آله و سلم _ ؛ 5. رساندن غبار غلیظ به حلق؛ 6. فرو بدن تمام سر در آب؛ 7. باقیماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح؛ 8. اماله کردن با چیزهای روان؛ 9. قی کردن.

  • محمدعلی ستارزاده

روزه آن است که انسان برای تذلل و کرنش در پیشگاه خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از هشت چیزی که بعداً گفته می‌شود خودداری نماید.


نیت


مسأله ۱۵۲۹ ـ لازم نیست انسان نیت روزه را از قلب خود بگذارند، یا مثلاً بگوید فردا را روزه میگیرم، بلکه همین‌قدر که بنا داشته باشد برای تذلل در پیشگاه خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد کافی است، و برای آنکه یقین کند تمام این مدت را روزه بوده، باید مقداری پیش از اذان صبح، و مقداری هم بعد از مغرب از انجام کاری که روزه را باطل میکند خودداری نماید.


مسأله ۱۵۳۰ ـ انسان می‌تواند در هر شب از ماه رمضان برای روزه فردای آن نیت کند.


مسأله ۱۵۳۱ ـ آخرین وقت نیت روزه ماه رمضان برای شخص ملتفت، هنگام اذان صبح است به این معنی که ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید هنگام صبح امساک او همراه با قصد روزه باشد هرچند در ضمیر ناخود آگاه.


مسأله ۱۵۳۲ ـ کسی که کارهایی که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، در هر وقت از روز نیت روزه مستحبی بکند، هرچند فاصله کمی تا مغرب باشد، روزه او صحیح است.


مسأله ۱۵۳۳ ـ کسی که پیش از اذان صبح در روزه ماه رمضان، و همچنین در روزه واجبی که زمانش معین است بدون نیت روزه خوابیده است، اگر پیش از ظهر بیدار شود و نیت کند، روزه او صحیح است. و اگر بعد از ظهر بیدار شود، باید احتیاطاً بقیه روزه را به قصد قربت مطلقه امساک کند، و روزه آن روز را نیز قضا نماید.


مسأله ۱۵۳۴ ـ اگر بخواهد روزه قضا یا کفاره بگیرد باید آن را معین نماید، مثلاً نیت کند که روزه قضا یا روزه کفاره میگیرم، ولی در ماه رمضان لازم نیست نیت کند که روزه ماه رمضان میگیرم، بلکه اگر نداند ماه رمضان است، یا فراموش نماید و روزه دیگری را نیت کند، روزه ماه رمضان حساب می‌شود. و در روزه نذر و مانند آن، قصد نذر لازم نیست.


مسأله ۱۵۳۵ ـ اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نیت روزه غیر رمضان کند، روزه‌ای که قصد کرده است حساب نمیشود، و همچنین روزه ماه رمضان حساب نمیشود، اگر آن قصد با قصد قربت منافات داشته باشد، بلکه اگر منافات هم نداشته باشد ـ بنا بر احتیاط ـ روزه ماه رمضان حساب نمیشود.


مسأله ۱۵۳۶ ـ اگر مثلاً به نیت روز اوّل ماه روزه بگیرد، بعد بفهمد دوّم یا سوّم بوده، روزه او صحیح است.


مسأله ۱۵۳۷ ـ اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بیهوش شود و در بین روز به هوش آید، ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید روزه آن روز را تمام نماید، و اگر تمام نکرد قضای آن را بجا آورد.


مسأله ۱۵۳۸ ـ اگر پیش از اذان صبح نیت کند و مست شود و در بین روزه، به هوش آید، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و قضای آن را هم بجا آورد.


مسأله ۱۵۳۹ ـ اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود، روزه‌اش صحیح است.


مسأله ۱۵۴۰ ـ اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر ملتفت شود، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد، روزه او باطل میباشد. ولی باید تا مغرب کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد، و بعد از رمضان هم آن روزه را قضا نماید. و اگر بعد از ظهر ملتفت شود که ماه رمضان است ـ بنا بر احتیاط واجب ـ نیت روزه کند رجاءً و بعد از رمضان هم آن را قضا کند. و اما اگر پیش از ظهر ملتفت شود و کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد باید نیت روزه کند و روزه‌اش صحیح است.


مسأله ۱۵۴۱ ـ اگر بچه پیش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، باید روزه بگیرد، و اگر بعد از اذان بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نیست، ولی اگر قصد روزه مستحبی کرده باشد احتیاط مستحب این است که آن را تمام کند.


مسأله ۱۵۴۲ ـ کسی که برای بجا آوردن روزه میتی اجیر شده، یا روزه کفاره دارد، اگر روزه مستحبی بگیرد اشکال ندارد، ولی کسی که روزه قضای ماه رمضان دارد، نمی‌تواند روزه مستحبّی بگیرد، و چنانچه فراموش کند و روزه مستحبّی بگیرد در صورتی که پیش از ظهر یادش بیاید، روزه مستحبی او به هم میخورد و می‌تواند نیت خود را به روزه قضا برگرداند، و اگر بعد از ظهر ملتفت شود، روزه او ـ بنا بر احتیاط ـ باطل است. و اگر بعد از مغرب یادش بیاید روزه‌اش صحیح است.


مسأله ۱۵۴۳ ـ اگر غیر از روزه ماه رمضان روزه معین دیگری بر انسان واجب باشد، مثلاً نذر کرده باشد که روز معینی را روزه بگیرد، چنانچه عمداً تا اذان صبح نیت نکند، روزه‌اش باطل است، و اگر نداند که روزه آن روز بر او واجب است، یا فراموش کند و پیش از ظهر یادش بیاید، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد و نیت کند روزه او صحیح است. و اگر بعد از ظهر یادش بیاید احتیاطی را که در روزه ماه رمضان گفته شد مراعات نماید.


مسأله ۱۵۴۴ ـ اگر برای روزه واجب غیر معینی مثل روزه کفّاره عمداً تا نزدیک ظهر نیت نکند اشکال ندارد، بلکه اگر پیش از نیت تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد، یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه، چنانچه کاری که روزه را باطل می‌کند انجام نداده باشد و پیش از ظهر نیت کند، روزه او صحیح است.


مسأله ۱۵۴۵ ـ اگر در روز ماه رمضان، کافر، مسلمان شود، و از اذان صبح تا آن وقت کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید به قصد «ما فیالذمّه» تا آخر روز امساک کند، و اگر چنین نکرد آن روز را قضا کند.


مسأله ۱۵۴۶ ـ اگر در وسط روز ماه رمضان پیش از ظهر مریض خوب شود و تا آن وقت کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید نیت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد. و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روز بر او واجب نیست، و باید آن را قضا کند.


مسأله ۱۵۴۷ ـ روزی را که انسان شک دارد آخر شعبان است یا اوّل رمضان، واجب نیست روزه بگیرد و اگر بخواهد روزه بگیرد، نمی‌تواند نیت روزه رمضان کند، ولی اگر نیت کند که اگر رمضان است روزه رمضان، و اگر رمضان نیست، روزه قضا یا مانند آن باشد، صحت روزه‌اش بعید نیست، ولی بهتر آن است که نیت روزه قضا و مانند آن بنماید، و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب می‌شود. و اگر قصد مطلق روزه را کند و بعد معلوم شود رمضان بوده نیز کافی است.


مسأله ۱۵۴۸ ـ اگر روزی را که شک دارد آخر شعبان است یا اوّل رمضان، به نیت روزه قضا یا روزه مستحبی و مانند آن روزه بگیرد و در بین روز بفهمد که ماه رمضان است، باید نیت روزه ماه رمضان کند.


مسأله ۱۵۴۹ ـ اگر در روزه واجب معینی مثل روزه رمضان مردّد شود که روزه خود را باطل کند یا نه، یا قصد کند که روزه را باطل کند، اگر دو مرتبه نیت روزه نکند، روزه‌اش باطل می‌شود، و اگر دو مرتبه نیت روزه کند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند، و بعداً قضاء آن را بجا آورد.


مسأله ۱۵۵۰ ـ در روزه مستحب و روزه واجبی که وقت آن معین نیست مثل روزه کفّاره، اگر قصد کند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، یا مردّد شود که بجا آورد یا نه، چنانچه بجا نیاورد و در روزه واجب پیش از ظهر، و در روزه مستحب پیش از غروب دوباره نیت روزه کند، روزه او صحیح است.

  • محمدعلی ستارزاده